خوابیدی بدون لالایی و قصه...

  • ۰
  • ۰

ترس ترس ترس.

اینجا را دوست دارم. محدوده‌ی امنی ست برای نمایش دارک سایدم. امروز «ک» بهم گفت: «چشمت بی بلا عزیز دلم». حتی ویس فرستاد. :)) تمام خاطرات بچگی‌ام را زنده کرد. داشتم با نون رد می‌دادم و می‌گفتم کاش به جای «ک»، او گفته بود «عزیز دلم». من نمی‌دانم چه می‌خواهم اما می‌دانم این روزها ترسم بالا زده. شاید فقط عبور از این بحبوحه باشد که حالم را بهتر کند.

  • ۹۸/۰۶/۱۰
  • انارگل

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی