خوابیدی بدون لالایی و قصه...

  • ۰
  • ۰

پایان یک دوستی.

امشب یک دوستی آزادهنده که دیگه شبیه دوستی نبود رو تموم کردم. اول عصبانی بودم. ولی الآن آرومم. فکر می‌کنم اتفاقی بود که باید می‌افتاد و بالآخره باید بهش پایان می‌دادم. دیگه رشته‌ای ما رو بهم وصل نمی‌کنه و این خوشحال‌کننده ست که تکلیف این دوستی مشخص شد. امیدوارم خدا کمکم کنه و آروم‌تر بشم.

  • ۹۸/۰۵/۳۱
  • انارگل

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی